خواب بودم خواب دیدم مرده ام / بی نهایت خسته و افسر ده ام
روی من خروارها از خاک بود / وای قبر من چه وحشتناک بود
خسته بودم هیچکس یارم نشد / زان میان . یک تن خریدارم نشد
امدند از راه نزدم دو ملک / تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو دین تو چیست؟ / دیگری فریاد زد رب تو کیست؟
هر چه کردم سعی تا گویم جواب /سد نطقم شد هراس و اضطراب
باز پرسیدند ای گنه کار سیه دل بسته پر /نام اربابان خود را یک به یک نام ببر
چون ملائک ناامید از من شدند / حرف اخر را چنین با من زدند
عمر خود را ای جوان کردی تباه / نامه ی اعمال تو باشد سیاه
ناامید از هر جا و دل فکار /می کشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان مردی امد از تبار اسمان / دیگران چون نجم و او چون کهکشان
چشمهایش زندگانی می سرود / درد را از قلب انسان می زدود
دو ملک سر را به زیر انداختند /بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه / امده اینجا حسین فاطمه؟؟؟
گفت اینکه اینجا اینچنین تنها شده / کام او با تربت من وا شده
بارها بر من محبت کرده است / سینه اش را وقف هیئت کرده است
سینه چاک ال زهرا بوده است / چای ریز مجلس ما بوده است
اقتدا بر خواهرم زینب نمود / گاه میشد صورتش برهم کبود
اشک او با نام من میشد روان /گریه در روضه نمیدادش امان
در مرامم نیست او تنها شود / باعث خوشحال اعدا شود
اری اری هر که پابست من است / نامه ی اعمال او دست من است
ناگهان بیدار گردیدم زخواب /از خجالت گشته بودم خیس اب
من که گوشم روضه ی او میشنید / پس چرا شد طالب ساز پلید؟
شیعه بودن کی شود با ادعا / ادعا بس کن اگر مردی بیا
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …mini23.gif
خعلییییییییی خوشمل بودشششششششش
چشمات قشنگ میبینه
دمت گرمممممممم عالییییییی بود حرف نداره