به من تکیه کن! من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را در آن بنهی تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو در آن از هراس بیاسایی تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم٬ دستی می کنم تا چهره و گیسوی تو را نوازش کند تمام بودن خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی خود را٬ تمام خود را به تو می سپارم تا هر چه بخواهی از آن بیاشامی ، از آن برگیری ٬ هر چه بخواهی از آن بسازی ٬ هر گونه بخواهی٬ باشم!!!
به من تکیه کن!
من تمام هستی ام را دامنی می کنم
تا تو سرت را در آن بنهی
تمام روحم را آغوشی می سازم
تا تو در آن از هراس بیاسایی
تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم٬
دستی می کنم تا چهره و گیسوی تو را نوازش کند
تمام بودن خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی
خود را٬
تمام خود را به تو می سپارم تا هر چه بخواهی از آن
بیاشامی ،
از آن برگیری ٬
هر چه بخواهی از آن بسازی ٬
هر گونه بخواهی٬ باشم!!!